عشق سفرها چه ویژگیهای شخصیتیای دارند؟
برخلاف بدآموزیهای برخی از مسئولین در تلویزیون، سفر فقط حرکت از یک مکان به مکان دیگر نیست؛ بلکه تجربهای است که جنبههای مهم و قابل تأملی از شخصیت ما را شکل میدهد و آشکار میکند. هر سفری که آغاز میکنیم، چه یک پیادهروی ماجراجویانه در کوه باشد، چه بازدید از یک مکان فرهنگی، یا حتی استراحت و مراقبه در ساحل، بازتابی است از آنچه که ما واقعاً هستیم. روانشناسان مدتها استدلال کردهاند که ویژگیهای شخصیتی خاصی افراد را به سفر کردن ترغیب میکند و درک این ویژگیها میتواند روشن کند که چه چیزی ما را به کاوش در جهان تشویق میکند.
با ما همراه باشید تا با هم ویژگیهای شخصیتی افراد عشق سفر، و این که چرا سفر یکی از اولویت زندگی آنهاست را بررسی کنیم. خود این موضوع میتواند یک سفر هیجانانگیز و جالب به درون این افراد باشد!
روانشناسی سفر: چه ویژگیهایی انگیزه سفر را ایجاد میکنند؟
روانشناسان معتقدند که تمایل قوی به سفر، با ویژگیهای شخصیتی خاصی در درون افراد مرتبط است. ویژگیهایی که در درون همه یافت میشود، اما شدت و ضعف آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است. هرچه این خصوصیات شخصیتی درون فردی قویتر باشند، یا بیشتر پرورش داده شوند، تمایل آن فرد به سفر نیز بیشتر و شدیدتر میشود.
این ویژگیها میتوانند نوع سفری که فرد ترجیح میدهد، و فعالیتهایی که دنبال میکند، را تحت تأثیر قرار دهند. در ادامه پنج تا از مهمترین ویژگیهایی که به عقیده روانشناسان، افراد را بیشتر به سفر کردن ترغیب میکنند بررسی میکنیم.
۱. برونگرایی
افراد برونگرا به طور طبیعی اجتماعی، خونگرم و اهل معاشرت و برقراری ارتباط با دیگران هستند. برونگراها از حضور در میان دیگران انرژی میگیرند. برای این افراد، سفر فرصتی است برای ملاقات با افراد جدید، کاوش در شهرهای جدید و غرق شدن در جنب و جوش آن شهرها، و نیز شرکت در فعالیتهای گروهی.
این افراد ممکن است به صورت انفرادی سفر کنند اما از سفر به همراه انواع تورهای داخلی و خارجی هم لذت میبرند. زیرا تورهای گردشگری گروهی بر تعامل اجتماعی تمرکز دارند، و برای یک برونگرا چه چیزی بهتر از این که حتی در طول راه هم با افراد جدیدی آشنا شود و با آنها معاشرت کند؟ این بار که در میان بازارهای شلوغ شهرتان قدم میزنید خوب چشم بگردانید. حتماً این افراد را خواهید دید.
برای فرد برونگرا، سفر تنها به معنای دیدن مکانهای جدید نیست، بلکه به معنای ارتباط برقرار کردن با افراد جدید و مردمی است که شاید حتی زبان مشترکی هم با هم نداشته باشند. شهرهای پرجنب و جوشی مثل بانکوک یا استانبول خوراک این افراد است. زیرا میتوانند در انرژی خیابانهای پرجمعیت پرسه بزنند، با فرهنگهای مختلف بیشتر آشنا شوند، و روابط جدیدی ایجاد کنند. برای آنها، سفر تجربهای پویا و اجتماعی است.
۲. کنجکاوی
کنجکاوی، بارزترین ویژگی یک عشق سفر واقعی است. کسانی که کنجکاو هستند، به دنبال درک جهانی فراتر از محیط عادی خود میروند. آنها همیشه به دنبال کسب دانش و تجربیات جدید هستند. کنجکاوی، عشق سفرها را ترغیب میکند زبان مردم کشورهای دیگر را یاد بگیرند (نویسنده با همین انگیزه به آموزش زبانهای اسپانیایی و ایتالیایی رو آورده)، درباره تمدنهای باستانی مطالعه کنند، به دل طبیعت ناشناخته بزنند، یا غذاهای ناشناخته و عجیب و غریب را امتحان کنند.
یک عشق سفر، از روی کنجکاوی خود را در دل جاذبههای فرهنگی و تاریخی غرق میکند و برای سردرآوردن از گذشته هر مکان یا کشور، در ذهن خود به دههها و سدهها قبل سرک میکشد تا بفهمد آن زمان چه اتفاقاتی در جریان بوده. نیروی محرکه آنها برای چنین کاری، کنجکاوی آنهاست.
تا حالا شده هنگام بازدید از یک موزه یا یک بنای تاریخی، کنجکاویتان آنقدر تحریک شود که حس کنید مغز سرتان میخارد؟ (برای من بارها پیش آمده!) این، همان کنجکاوی، البته از نوع افراطی آن است.
کنجکاوی با شما کاری میکند که در حال گشتوگذار در اهرام مصر، بازدید از موزه لوور پاریس یا ماجراجویی در جنگلهای آمازون هم به دنبال کشف و یادگیری چیزهای جدید باشید.
۳. سرزندگی و روحیه ماجراجویی
یکی دیگر از خصوصیاتی که یک فرد عادی را به یک عشق سفر تبدیل میکند، سرزندگی و روحیه ماجراجوییست. افراد سرزنده و ماجراجو همیشه به دنبال هیجان و چالش هستند. برای این افراد، سفر به معنای تجربه چیزی جسورانه و هیجانانگیز است: فعالیتهایی که آدرنالین را به جریان میاندازد. آنها همیشه پایهاند تا در کوههپیمایی شرکت کنند، با بانجی جامپینگ بپرند، یا در اعماق اقیانوس غواصی کنند. سرزندگی و روحیه ماجراجویی، همیشه فرد را برای چالشها آماده نگه میدارد.
اگر این افراد بخواهند با تور سفر کنند، احتمالا تورهای ماجراجویانه مثل سافاری در آفریقا، اسکی در آلپ یا پیادهروی در هیمالیا را انتخاب میکنند. سرزندگی، خصلتی است که عشق سفرها را به فراتر رفتن از منطقه امنشان سوق میدهد و تورهایی که فعالیتهای پرانرژی و از نظر جسمی چالشبرانگیز را ارائه میدهند، این گروه را جذب میکنند. برای آنها، سفر تنها یک فعالیت تفریحی نیست، بلکه یک ماجراجویی شخصی در دل ناشناختهها است.
۴. تحسین زیبایی و نیکویی
ما به همان اندازه که به زیبایی نیاز داریم، به تحسین زیبایی هم نیاز داریم. به همین دلیل است که برخی افراد به مکانهای زیبای طبیعی و یا جاذبههای مهم فرهنگی جذب میشوند. این دسته از عشقِ سفرها، اغلب برای قدردانی از زیباترین مناظر جهان و تجربیات فرهنگی منحصربهفرد سفر میکنند. تحسین زیبایی بیشتر در افرادی یافت میشود که احترام عمیقی برای طبیعت و دستاوردهای هنری و معماری بشر قائل هستند.
عشق سفرهایی که برای تحسین زیباییها سفر میکنند، حضور در دامنههای آلپ سوئیس، سفر با قایق بر روی آبهای آرام مالدیو، یا بازدید از میراث جهانی مانند تاج محل یا ماچو پیچو را انتخاب میکنند، سفرهایی که بر قدردانی زیباییشناختی و فرهنگی تأکید دارند و نیاز این افراد به لمس و تحسین جلوهای زیبای طبیعی و هنر انسانی را به بهترین شکل ممکن پاسخ میدهند.
۵. انعطافپذیری و سازگاری
انعطافپذیری و قابلیت سازگاری، یک ویژگی کلیدی مهم در بقای گونههاست. عدم قطعیت و استقبال از تغییر، یک ویژگی زیستی است که امروزه به چشم یک مهارت نیز به آن نگاه میشود. در نگاه افراد انعطافپذیر، سفر فرصتی است برای انطباق با محیطهای جدید و کشف تابآوری خود. شاید اصطلاح «خوشسفر» را شنیده باشید. از نگاه عوام، خوشسفر کسی است که در طول مسیر، بیشتر بزند و برقصد و بخواند. اما همین شخص، اگر از غذا ایراد بگیرد، با جای خواب مشکل داشته باشد، و مدام به خاطر گرمای هوا نق بزند، دیگر خوشسفر محسوب نمیشود. فرد انعطافپذیر ممکن است نرقصد و در این شادیهای سطحی شرکت نکند، اما به معنای واقعی کلمه، پایه است و به همسفرانش حال خوب القا میکند. عشق سفر انعطافپذیر، ناشناختهها را فرصت میبینند، نه مانع.
انعطافپذیری باعث میشود افراد به راحتی از مسیرهای معمول خارج شوند و از اتفاقات غیرمنتظره یا خارج از برنامه وحشت نکنند. انعطافپذیرها ماجراجوییهای خودجوش را ترجیح میدهند. به عنوان مثال، از بین پیادهروی در موزه، استراحت در ساحل یا گشتوگذار در یک مکان جدید و ناشناخته، گزینهای را انتخاب میکنند که امکان اکتشاف بدون برنامه قبلی را برایشان فراهم کند. آنها برای آزادی و فرصت تجربه سفر منحصر به فرد خود ارزش قائلند.
چگونه سفر شخصیت را تغییر میدهد
فواید سفر فراتر از یک لذت ساده و سطحی است. سفر، قدرت بازتعریف درک ما از خودمان و جهان اطرافمان را دارد. از نظر روانی، سفر راهی برای شکستن روال معمول زندگی، و پذیرش دیدگاههای جدید است. نحوه تأثیر سفر بر توسعه شخصیت را میتوان بهطور کلی، اینطور بررسی کرد:
رشد شخصی: سفر افراد را از منطقه امنشان بیرون میآورد و منجر به تحولات شخصی میشود. با روبهرو شدن با فرهنگها و محیطهای خارجی، افراد تابآوری، اعتماد به نفس و سازگاری بیشتری پیدا میکنند. حتی تورهای گردشگری هم میتوانند تجربیات ساختارمند و در عین حال متنوعی ارائه دهند که به مسافران اجازه میدهد با چالشهای جدید مواجه شوند و نقاط قوت پنهان خود را کشف کنند.
روابط اجتماعی: سفر با دیگران، خواه دوستان، خانواده یا حتی غریبهها، پیوندهای اجتماعی را تقویت میکند. تورهای گروهی همکاری، ارتباط و همبستگی را تقویت میکنند. از طریق تجربیات مشترک، افراد میتوانند ارتباطات عمیق و پایدار با همسفران خود برقرار کنند و خاطراتی بسازند که فراتر از خود سفر است.
افزایش همدلی و ذهن باز: تجربهی فرهنگهای مختلف به طور مستقیم میتواند همدلی و درک فرهنگی را تقویت کند. با درگیر شدن با آداب و رسوم، سنتها و سبکهای زندگی جدید، مسافران قدردانی بیشتری از تنوع پیدا میکنند که میتواند منجر به باز شدن بیشتر ذهن و درک متقابل بیشتری شود.
اگر اهل سفر هستید، یا دلتان میخواهد که باشید، چندان فرقی نمیکند تنها سفر کنید یا گروهی. سفر کردن مزیتها و نتایج مثبت جالبی برای شما خواهد داشت. اگر تجربه سفر کافی ندارید، بهتر است برای شروع، با تور سفر کنید. وقتی پختگی و تجربه کافی به دست آوردید، آن وقت میتوانید حس برونگرایی و کنجکاوی خود را رها کنید، و سرزنده و پر انرژی به تحسین زیباییهای جهان بپردازید. فراموش نکنید برای این که در مسیر خود باقی بمانید و با قدرت ادامه دهید، هرجا لازم است انعطافپذیر باشید.
منتظر چه هستید؟ جاده منتظر شماست.